داستان

سرگرمی

داستان-sms-

 دومی گفت :من ایمان هستم "  اغلب مردم دیگر نیازی به بودن من حس نمیکنند

  از اینرو  دیگردلیلی ندارد بیش از این روشن بمانم  " نسیمی به ارامی وزید واو را خاموش کرد.

  سومی گفت : من عشق هستم .  من انقدر قوی نیستم که بتوانم روشن بمانم 

  مردم مرا کنار گذاشته اند و اهمیت مرا نمیدانند

  حتی فراموش کرده اند به نزدیکترین کسانشان عشق بورزند

  و بیش از این صبر نکرد و خاموش شد.  ناگهان کودکی  وارد اتاق شد

  و دید فقط یک شمع روشن است    و باقی خاموش شده اند 

 "چرا شماها خاموش شده اید    مگه قرار نبود تا اخردنیا روشن بمانید .

  این را گفت و شروع به گریه کردن کرد .  دراین حین شمع چهارم گفت : 

  نترس تا زمانیکه من روشن هستم    ما میتوانیم شمعهای دیگر را روشن کنیم .

 چون من شمع امید هستم.  کودک با چشمانی درخشان شمع امید را برداشت

  وبا ان شمعهای دیگر را روشن کرد. امید داشته باشید تا به هدفتان برسید .

امیدوارم شمع امیدتون هرگز خاموش نشه.

 

 

 

 

 چقدر سخت است همرنگ جماعت شدن 

  وقتی جماعت خودش  هزاررنگ است

 

 

 

داستان قصاب و سگ

 

 

قصاب با دیدن سگی که به سمت مغازه اش می امدحرکت کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید

کاغذ را گرفت روی کاغذ نوشته بود ((لطفا 12 سوسیس و یه ران بدین))

10 دلار همراه کاغذ بود. قصاب که تعجب کرده بود

سوسیس و گوشت را در کیسه ای گذاشت و در دهان سگ گذاشت .

سگ هم کیسه را گرفت و رفت. قصاب که کنجکاو شده بودمغازه را تعطیل کرد و به دنبال سگ رفت

 

سگ در خیابان حرکت کردتا به محل خط کشی رسید.با حوصله ایستاد تا چراغ سبز شدوبعد از خیابان رد شد.

 قصاب به دنبالش رفت.سگ رفت تا به ایستگاه اتوبوس رسید نگاهی به تابلوی

 حرکت اتوبوس ها کرد و ایستاد.قصاب متحیر از حرکت سگ منتظر ماند.اتوبوس امد

 سگ جلوی اتوبوس امدونگاهی به اتوبوس انداخت وبه ایستگاه برگشت.صبر کرد تا اتوبوس دیگری امد.

 جلو رفت و این بار سوار اتوبوس شد. قصاب هم درحالی که دهانش از حیرت باز بود

 سوار شد.اتوبوس به سمت حومه ی شهر درحال حرکت بودوسگ منظره ی بیرون رااتماشا می کرد.

 پس ازچند خیابان سگ روی پنجه ایستاد و زنگ اتوبوس را زد.اتوبوس ایستاد

  و سگ با کیسه پیاده شد.قصاب هم به دنبالش. سگ پس ازطی کردن مسافتی به خانه ای رسید.

  گوشت را روی پله گذاشت وکمی عقب رفت  وخود را به در کوبید.این کار را چند بار تکرار کرد.

 کسی در را باز نکرد.سگ به طرف محوطه ی باغ رفت و روی دیواری باریک پرید

 وخودش را به پنجره رساندو سرش را چند بار به پنجره زدو بعد پایین پرید

 وبه پشت در بازگشت.مردی در را باز کردو شروع به فحش دادن و تنبیه سگ کرد.

 قصاب با عجله به ان مرد نزدیک شد وداد زد: چی کار می کنی دیوانه؟؟ این سگ یه نابغه است.

 این باهوشترین سگی است که تا به حال دیده ام. مرد نگاهی به قصاب انداخت و گفت:

 تو به این میگی باهوش؟؟این دومین بار در این هفته است که این احمق کلیدش را

 فراموش کرده است.>> نتیجه ی اخلاقی: مردم هرگز از چیزهایی که دارند راضی نخواهند بود

 و دوم چیزی که شما انرا بیهوده میدانید برای دیگران با ارزش است . بیایید

 قدر داشته هایمان را بدانیم قبل از آنکه ....   .

 

 

مصاحبه پیامبر با جبرئیل

 

رسول خدا فرمود: جبرئیل نزد من آمد و گفت :یا رسول الله ، خداوند مرا با هدیه اى به سوى تو فرستاد

كه پیش از تو به هیچكس چنین هدیه گرانبهائى اعطا نفرموده است .

 

پیامبر پرسید: هدیه چیست ؟گفت : صبر، بهتر از آن قناعت ، بهتر از آن رضا،

بهتر از آن زهد، بهتر از آن اخلاص ، بهتر از آن یقین است و اصل همه اینها توكل .
پیامبر مى فرماید: پرسیدم توكل بر خدا به چه معنى است ؟
جبرئیل پاسخ داد: یقین داشتن به اینكه مخلوق قدرت ندارد به تو ضررى یا سودى برساند.

و نمى تواند نعمتى به تو بدهد و یا ترا از نعمتى محروم سازد.
توكل نومیدى از خلق است . پس هرگاه انسان به این مرحله از یقین رسید،

دیگر او براى احدى جز خدا كار نمى كند، جز به خدا امید ندارد،

جز او از كسى بیم ندارد و به احدى جز او دل نمى بندد. این معنى توكل است .پیامبراكرم : تفسیر صبرچیست ؟
جبرئیل : آنست كه در سختیها، تنگدستیها و گرفتاریها استقامت نمائى ،

چنان كه در حال رفاه و ثروت و عافیت زندگى مى كنى .پیامبر اكرم : تفسیر قناعت چیست ؟
جبرئیل : قناعت آنست كه به آنچه از دنیا مى رسد، هر چند كم باشد، قناعت كنى و سپاس گوئى .
پیامبر اكرم :تفسیر رضا چیست ؟
جبرئیل : راضى كسى است كه بر مولایش غضب نكند، خواه چیزى از دنیا به او برسد،

خواه نرسد، و در مقابل عمل كم و آسان از خود راضى نشود.پیامبر اكرم : تفسیر زهد چیست ؟
جبرئیل : زهد آنست كه انسان كسى را كه خدا را دوست دارد، دوست داشته باشد و كسى را كه خدا را دشمن دارد،

دشمن بداند. از حلال دنیا به اندازه رفع حاجت استفاده نماید و به حرام دنیا هیچ توجهى نكند. زیرا در حلال آن حساب ،

و در حرام آن عقاب است . با همه مسلمانان رئوف و مهربان باشد و آنان را مورد ترحم قرار دهد،

چنانكه به خودش رحم مى كند. از سخن باطل بپرهیزد، چنانكه از مردار متعفن و گندیده مى پرهیزد.

از دنیا دورى گزیند، چنانكه از آتش اجتناب مى ورزد. آرزویش را كوتاه كند و مرگش را جلو چشمش ببیند.
پیامبر اكرم : تفسیر اخلاص چیست ؟جبرئیل :مخلص كسى است كه از مردم چیزى نمى خواهد

مگر اینكه آن را به دست آورد.آنگاه از دستاورد خود راضى است و اگر پس از رفع نیاز خود چیزى نزدش باقى ماند،

آن را در راه خدا انفاق كند. اگر انسان چیزى از مردم نخواهد، پس به عبودیت براى خدا اقرار كرده ،

و هر گاه نعمتى از خدا به او رسید، او از خدا راضى است و خدا از او راضى است . خلاصه مخلص كسى است كه نسبت به همه چیزش به پروردگارش اطمینان دارد.پیامبر اكرم : تفسیر یقین چیست ؟
جبرئیل : مؤ من كارش را براى خدا انجام مى دهد، چنانكه خدا را مى بیند، و اگر او خدا را نمى بیند،

همانا خداوند او را مى بیند، و ناظر و حاضر بر همه افعال و اعمال اوست .
در پایان جبرئیل امین گفت : اینها (صبر ، قناعت ، رضا ، زهد ، اخلاص ، یقین ) همه شاخه هاى توكل است .

 

 

 

 

 

 

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در یک شنبه 21 دی 1393برچسب:,ساعت 18:11 توسط meysam|


آخرين مطالب

Design By : RoozGozar.com